Get Adobe Flash player

Calendar جنتری

سبتامبر 2023
دسچپجشی
123
45678910
11121314151617
18192021222324
252627282930

Who's Online مهمانان آنلاین

ما 375 مهمان و بدون عضو آنلاین داریم

غازی امان الله خان

اولین لویه جرگه در زمان امان الله خان

اولین لویه جرگه در زمان امان الله خان

جشن حکومت شاهی محمد ظاهرشاه

جشن زمان شهید سردارمحمد داؤد خان

شهید سردار محمد داود خان

dawd S

تاریخچه ساخت ارگ کابل یا قصر ریاست جمهوری

1919 شاه امان الله خان شاه افغانستان

شاه امان الله خان شاه افغانستان 1919

(1957) محمد ظاهرشاه در ماسکو

(1957) محمد ظاهرشاه در ماسکو

پښتانه پر څوسترو ښاخونو ویشل شوي دي ؟

د اسټراليا اوښبه افغانان

مرحوم مدیر صاحب الدین

sahebdin

مرحوم مدیر صاحب الدین

برچسب‌ها:تاریخ افغانستان و پشتونها

تاریخ خورشید جهان

Khurshaid Jahan Histori A 200تاریخ خورشید جهان

 

بنیاد خیریه پیمان

Paiman Charity Foundation 2017 200 TUM

بنیاد خیریه پیمان
Paiman Charity Foundation
www.paimanfoundation.com

ترجمه وتفسیر « احمد » ـ جزء سی‌ ام (30 )

ویب سایت جدید ولایت لوگر

خطاطي نستعليق آنلاين

logo ass

کمپیوتر سرویس

آموزش حج وعمره همراه با عکس

تانجانت بورد پښتو

ویب سایت جدید ولایت لوگر

رئیس جمهور محبوب ما محترم داکتر محمد اشرف غنی احمدزی

د پښتو ژبی نوی فونتونه

دپښتو درسونه کتاب

د رياضي لومړی کتاب ـ تر ۹ ټولګي

د ریاضی دوهم کتاب

Math Book GCSE 2 200

دریاضی دریم کتاب

مرحوم تورن جنرال نصرالله خلیل

محمد ابن عبدالوهاب عربی

کمپیوتر سرویس

دو روز پي در پي

du ruze paidarpai

انجمن کلتوری افغانها در سویدن

آموزش نماز برای کودکان

کتابخانۀ دانشنامۀ افغان

Map of Country نقشه کشورها

نعت عالم شوقی

Naat Alem 200

مسجد آنلاین

www.kodakan.se

kodakan afghan 200

Afghanistan افغانستان

imagescak6d4un 200

بازی اطفال با گل

blommor aa

تظاهرات گستردۀ افغانها مقابل سفارت امریکا

اختره ته راغلۍ

Akhtara 200

آشپزخانه کوچک من

Home خانه

حماسه ی رادمردان نامعلوم

حماسه ی رادمردان نامعلوم

مصطفی عمرزی

3«ما با استفاده از منابع معتبر، به ویژه نقل قول های شفاهی از حاجی غلام رسول خان که در تاریخ ثبت شده است و دیگر شاهدان حال در رابطه به مسالهء ملیت امیر حبیب الله، تحلیل و تحقیق هایی داشتیم، زیرا این موضوع، یعنی منسوبیت قومی حبیب الله و نام پدرش تاکنون مورد سوال و تا حدی گنگ باقی مانده است.
پدر حبیب الله (به نقل از حاجی غلام رسول خان) امین الله تاجیک بوده و مادرش از قوم تره کی پشتون های شمالی بوده است، زیرا در این بخش از کابل، مقداری پشتون های مهاجر نیز زنده گی می کنند.
فیض محمد در کتاب تذکره الانقلاب، چاپ مسکو، ص 52، نام پدر او را هدایت الله می نویسد. در جای دیگر او را امیرالله خوانده و بعداً به امین الله اصلاحش کرده است.
سید شاه بخاریی در کتاب «یک سال و چهار پادشاه»(صص 138-140) پدرش را کریم الله می نامد.
سید بهادرشاه کاکاخیل در کتاب خود «پښتانه د تاریخ په ړنا کې»(ص 1079) همانند محی الدین انیس و برهان الدین کشککی از پدر امیر حبیب الله با نام عبدالرحمن، یاد کرده است.

 در «تاریخ قوای مسلح افغانستان»(ص 97) آمده است: «در راس جبههء ضد دولتی شمالی، بچهء سقا قرار گرفت که از طرف پدر تاجیک و از طرف مادر هزاره بود».

دانشمند دیگر، م. فرهنگ، نیز در کتاب «اففانستان در پنج قرن اخیر»(ص594، جلد اول)«موجودیت خون هزاره و یا ازبک را در بدن حبیب الله ممکن می شمارد» که این فرضیه ها ذره ای واقعیت ندارند و هدف های مرموز در بطن شان نهفته است.

روس ها و انگلیس ها با آن همه زیرکی و توجهی که به مسایل قومی در افغانستان و خارج از آن داشته اند، باز هم در خصوص به کدام یکی از اقوام تعلق داشتن حبیب الله در روز های اول و قیام او بی اطلاع بودند. چنان چه روزنامهء «تایمز»- 19 جنوری 1929م در این مورد نوشته بود: بعضی ها می گویند که او از قبیلهء مومند است. یعنی پشتون می باشد، برخی دیگر می گویند که او تاجیک است، یعنی منشای آریایی دارد، اما به زودی همین روزنامه نوشت که حبیب الله تاجیک است، نه پشتون.» (حماسهء رادمردان خراسان و پاسخ به کتابچهء شیطان، میرزا شکورزاده، انتشارات خیام، چاپ اول، کابل، سال 1388ش، صص 92- 93)

آن چه را در بالا خواندید، اقتباساتی از کتاب یک تاجکستانی مقیم ایران است. موتلفان ستمی ها در خارج، در تاجکستان و ایران نیز خیلی فعال استند. پس از انتشار و افشاگری های کتاب «سقوی دوم»، عواملی بیشتر به منظور کم اثرساختن حقایق آن، دست به کار شدند. در این راستا، دو کتاب منتشر شده اند. یکی به نام «یغمای دوم منگلی» و دیگری به نام «حماسهء رادمردان خراسان و پاسخ به کتابچهء شیطان» می باشد.

همزمان با مخالفت های گسترده ی مردم ما بر ضد حکومت کمونیستی، بازخوانی چهره های اخوانی، ولو منفی، قد و اندام مرحوم حبیب الله کلکانی را دوباره بروز کرد. استاد  سیستانی در کتاب «حبیب الله، کی بود؟» ثابت کرده است که آن چه به نام «عیاری از خراسان» از سوی مرحوم استاد خلیلی تخلیق شده، اگر همچنان یک تخلیق ادبی است، یک سفارش سیاسی نیز شمرده می شود. استاد سیستانی، رد این حقیقت را در گرایش های مرحوم خلیلی و مشی جمعیت و شورای نظار، پی گرفته است.

داعیه ی ملی افغان ها پس از استحاله ی کامل در اخوانیسم، تنقید سقوی اول را در حالی دچار مُعضل می ساخت که در داخل حکومت کمونیستی نیز عوامل شوونیست به تبع تاریخ های توده یی، سعی می کردند با کم کردن بار منفی آن(دوره ی ضد ترقی و علم) اتهام و خیانت بر یک اقلیت قومی را کاهش دهند. از نشانه های آن که باز هم در یک اثر دیگر استاد سیستانی(منار نجات) تبیین شده اند، تخریب منار تاریخی «نجات» بود.

نویسنده ی تاجکستانی در کتابی که به نام نقد «کتاب سقوی» منتشر ساخته است، با یک عنوان بلندبالا، نمی تواند خواننده را به جانبی که می خواهد، رهنمود کند. در اقتباساتی که از کتاب او آورده ام، نامعلوم بودن هویت مرحوم حبیب الله کلکانی، کاملاً هویداست.

اگر تاریخ ارتجاعی سقوی اول، یک برهه ی معاصر نمی بود و مستندات تصویری و مردمی نمی داشت، با آن چه نویسنده ی تاجکستانی آورده است، شناخت اصلیت بچه ی سقا همانند تمام دعاوی تواریخ خراسانی و فارسی، جزو داستان های دیو و پری، کاملاً دروغین و مسخره شمرده می شد.

انکشاف تنقید با دست آویز ابهام، تقریباً کل آثار فارسی- خراسانی را در بر می گیرد. ما حتی در قرن بیست و بیست نیز از شناخت اصلیت عناصری عاجز استیم که همانند   نویسنده ی تاجکستانی کتاب «حماسهء رادمردان...» که با خیالاتش راه می رود، اما در ظاهر به چیزی نمی رسد، کسانی سعی کرده اند از آنان تابو بسازند. حالا این حقایق را کنار می گذارم که منطقه ی کلکان در شمال کابل، با اکثریت اعراب و ترکان دری زبان،   محدوده ی شوونیسم تاجکستانی را کوچک تر می سازد.

امروزه حتی در مورد اصل و نسب مسعود و ربانی نیز مشکلات جدی وجود دارند. مرحوم ملا برهان الدین ربانی در زمان جهاد در پاکستان که از مزیت برادری و حُسن برخورد پشتون های پشتوخواه، به آرامی جمعیت را انکشاف می داد، با شهرت «چترالی»، بحث های زیادی را برانگیخته بود که یکی هم گفته می شود پیشینه ی خاندانی او در منطقه ی چترال پاکستان است. همچنان ربانی در بدخشان از گذر افغانیه که یک منطقه ی پشتون نشین است، شمرده می شود. این تضاد و تناقض، بقیه این سلسله را نیز در بر می گیرد. یک فعال سیاسی و فرهنگی ما(م.ا.ز) به من گفته است که مرحوم احمد شاه مسعود به مولانا صاحب جلال الدین حقانی(قهرمان جهاد افغانستان) یادآوری کرده بود که پشتون است.

شروحی زیادی رد و بدل می شوند که برخلاف انتساب سمرقندی مرحوم مسعود، او از تره کی های غزنی یا از از قبایل پشتون مقیم زابل می باشد؛ هرچند موضعگیری های علنی و ضد پشتونی او که اسناد صوتی و تصویری دارند، کم نیستند، اما این حقیقت که پنجشیر یک دره ی تحت تاثیر فرهنگ ها و اقوام مختلف، اگر بیشتر دری زبان باشد، اما کمتر تاجک است، نیز پوشیده نیست.

از نام ها تا لباس ها و رسوم، تاثیرات فرهنگی تنوع قومی در شرق افغانستان، کاملاً محسوس اند. مناطقی با شهرت خیل، قومیت های هزاره(دره ی هزاره)، نورستانی ها، ساپی ها و گروه های خورد و کوچک دیگر، می توانند به راحتی محاسبات قومی انحصاری پنجشیر را برهم بزنند.

با نامعلوم بودن هویت قومی مرحوم حبیب الله کلکانی، چنانی که نویسنده ی تاجکستانی آورده است، دنبال تبرئه ی قومی نیسیتم؛ زیرا تعمیم مفاهیم مدنی و منطق «چه کرده اند؟» که ستمی گری بدون لحاظ کلیت آن شعار می دهد، جامعه ی آگاه و روشنفکر افغان را از عناصری دور می کند که بازخوانی تاریخی آن ها، پیش از همه به تعمیم فرهنگ ابتذال و سقوط می انجامد. 

می خواهم بگویم کتاب نویسنده ی تاجکستانی، افزون بر تنقید متمایل، باز هم آن ادعای مرا ثابت می سازد که شوونیسم نضج یافته در تاجکستان، هشدار دهنده است.

«مگر شاهان پشتون یا ترکتبار خراسان زمین، همه یک سره از دودهء امیران و اشرافان بوده اند؟ تاریخ، گواه است که اکثر گذشته گان آن ها پشت به پشت زنده گی قبیله یی، چادرنشینی، کوچی گری و صحرانوردی داشته اند.» (همان، ص 11)

ثبوت چنین برداشتی آسان نیست، اما تا زمانی که نقد می شود، با خاصیت مغرضانه، مردم را دور می کند. به هر حال، فقط یک تلویح کوچک به اقتدار سیاسی و طولانی پشتون ها و ترک ها هم می تواند خلاف نظر نویسنده ی شوونیست تاجک را ثابت بسازد.

گذشته ی سیاسی پشتون ها و ترکتباران از عمق تاریخ تاکنون، به واحد های سیاسی مبدل شده است. در تمام آن ها ذهنیت تاریخی قدرت، تحریک قومی پشتون ها و ترک ها را در راس، قرار می دهد، اما چنین چیزی در جانبی که همیشه ادعا دارد، بسیار مستند نیست.

اصولاً عدم تعادل ستمی گری، آن را به عنصر غیر منطقی مبدل کرده است. به عبارت ساده، محک وزن است که نشان می دهد کی، چند کیلو است؟ بنا بر این، اگر ادعای اکثریت، داشتن سیطره ی سیاسی یا حماسی می کنند، همه نیازمند ثبوت همه جانبه می باشند. یعنی آن چه می گویید با آن چه استید، باید وفق دهد.

یک نوع خوانش تاریخی خلط از جغرافیا های کلان، بعضی تاجکستانی ها را بدون این که ملاحظه کنند با کمترین جمعیت منطقه، کمترین تاریخ سیاسی و ناچیزترین سهم عمرانی، اقتصادی و بین المللی اند، به توهم انداخته است تا با دست آویز چند مجموعه شاعر مداح، زیاده رویی کنند.

پشتون ها پس از سال ها تاریخ سازی، بالاخره یک کشور مستقل را به وجود آوردند. سهم ترک ها با وجود تجزیه ی منطقه ی ترکستان و جمهوری های پس از شوروی، از مدیترانه تا چین، پهن است. در برابر چنین وسعت و بزرگی، یک تف سربالا(نقد غیر منطقی)، چه می شود؟

اگر گذشته ی پشتون ها و ترک ها یک سره کوچی گری بوده باشد، اما همین کوچی ها به شمول تاجک ها، قرن ها بالای صد ها گروه خورد و بزرگ قومی حکومت کرده باشند و این حکومت ها تمام مزایای مدنی، سیاسی و فرهنگی داشته باشند، کوچی گری، هرگز معنایی نمی یابد که سعی می کنند یک تعداد مردمان ناچار در گرو تامین زنده گی را ترسیم کنند.

ظاهراً به اثر ناچیز بودن کشش زنده گی، اقتصادی، پرستیژ خارجی و صد ها عامل دیگر، چنانی که باید ستیز تاجکستانی را کمتر ملاحظه کرده ایم. هراس از بدتر شدن اوضاع افغانستان که حتی می تواند با میراث جهادی- مقاومتی تاجکان تنظیمی نیز حیات خلوت شوونیسم و کمونیسم تاجکستان را تهدید کند، حداقل در رسمیات، مقامات تاجک را مواظب ساخته است در جریان افغان ستیزی، عملاً درگیر نشوند؛ اما گذاشتن راه های فرهنگی تا موجب اتحاد شوونیستی شود، تمام انواع کار های تبلیغاتی تاجکستانی را محسوس می سازد.

«اولاً انگلیس ها حکومت ضد دینی و مغایر به سنت های اسلامی و ملی امان الله خان را که از مکتب الحادی غرب پیروی می کرد، به سر قدرت آوردند و چنان که در بالا اشاره نمودیم، با همدستی مردم مسلمان افغانستان، در راس امیر حبیب الله کلکانی، رژیم استبدادی او واژگون گردید. از سوی دیگر، اگر امیر حبیب الله با کمک انگلیس ها قدرت را قبضه می کرد و مزدوری اجانب را بر عهده می گرفت، با این زودی یعنی در ظرف نه ماه، زمام حاکمیت را از دست نمی داد و شهید هم نمی شد.» (همان، ص 14)

این، نوشته ی کسی ست که هویت تاجکستانی اش از بطن اتحادشوروی، زائیده شده است. اگر تبلیغات جاهلانه نباشند، شاه امان الله که به گواهی تاریخ خیلی مسلمان تر از حبیب الله بود و در هنگام امارتش، روند ناقلین آسیای میانه به افغانستان، قطع نشد، زیرا همزمان با فرستادن مجاهدین افغان به جنگ های ضد روسی در آسیای میانه، حمایت از برداران متاسفانه فراری که با کمترین همت، مجاهدین افغان و ترک را تنها گذاشتند، مهم بود. غازی انور پاشا، به دلیل سُست عنصری بقایای امارت نشین های بخارا، خیوه و سمرقند، از روسان شکست خورد و به شهادت رسید.

«لازم به یادآوری ست که بلشویک ها اگر در سال های 1917-1930م قسمت های    عمده ای از سرزمین های آسیای میانه، از جمله شهر های عشق آباد، تاشکند، سمرقند و خجند را با سهولت و حتی بدون کمترین مقاومت صاحبان آن مرز و بوم به چنگ درآورده اند، ولی در خاک افغانستان... متجاوزین با آتش سوزان تیر دشمن گداز این سرزمین مردخیر، رو به می شدند؛ تلخی مرگ و مکافات عمل خود را می چشیدند... هیچ بیگانه ای در این سرزمین به راحتی، با فراغ بال و باد غرور، حکومت نکرده است.» (همان، ص59)

ضمن تشکر، باید به عرض برسانیم که بلی، یک بخش مردان سرزمین مردخیز افغانستان در آسیای میانه نیز به شهادت رسیده اند. آنان را شاه امان الله به آن جا فرستاده بود.

در مورد تاریخ ارتجاع اول در افغانستان، منابع و مستندات تاریخی، حرف بی جا به جا نمی گذارند که سقوط امانی، با تمهید مخالفت های ضد اصلاحی، فرهنگ سازی شد و محور مستقلی که از آزادی خواهان و ناقلین آسیای میانه تا هند و ایران، همه را تشجیع می کرد و استقلالیت داشت، بیش از همه برای استعمار انگلیس، غیر قابل تحمل بود.

سر به سنگ خوردن سه بار انگلیس ها در جنگ با افغان ها، مردم هند، ایران و آسیای میانه را تحریک می کرد. با استقلالیت کامل افغانستان، حرف و حدیث ضد استعمار که به آزادی کشور های استعمار شده بیانجامند، حکومت مرحوم اعلی حضرت شاه امان الله را به خار چشم انگلیس ها مبدل کرده بود.

مردمانی که در بستر استبداد بیگانه بزرگ شده اند، با آن خو می کنند. حکومت تاجکستان، فرسخ ها با آزادی های مدنی، بیان و رسانه فاصله دارد، اما در همین کشور با عصبیت قومی، به منطقه ی پیرامون می نگرند. به نظر نویسنده ی تاجک، حکومت شاه امان الله استبدادی است. چنین منتقدانی می دانند که کمترین اعتراف به کمترین دست آورد های دیگران نیز می تواند آنان را در منگنه بیاندازد که خود چه استند؟

بسیاری از مفاهیم کلان آزادی، مدنی، رفاهی، فرهنگی، رسانه یی و اقتصادی در حاکمیت اعلی حضرت شاه امان الله در افغانستان رسمی شده اند. بی نیاز به تکرار آن ها که در این جا تکراری تر می نمایند، واضح تر بگویم منتقد ما در زمینه ی عصبیت قومی، کاملاً واقف است روی مواردی تکیه کند که شاید بیش از همه اجتماعات بسیار مذهب زده(روستایی) به آن ها معتقد باشند.

ما در سال های اخیر نیز دیدیم که کوشش های گسترده ای صورت می گیرند تا با تحلیل شاه امان الله در اخوانیسم تنظیمی، در واقع جلو ایده هایی را بگیرند که می توانستند     عامه ی افغان ها را در امر ایجاد یک حکومت ملی و غیر وابسته، کمک کنند.

در زمینه ی ستیز سیاسی کنونی، اخوانیسم سیاسی، نه اسلامی، با تمام افراد و اشخاصی مشکل دارد که جلو آنان را می گیرد. تکفیر شاه امان الله، پیش از این که بر اساس باور  اسلامی باشند، بیشتر به منظور تضعیف گرایش های ملی افغان های مسلمان است که می خواهند با یک حکومت ملی(غیر ایدیالوژیک) امور مملکت را سامان دهند.

«و اهالی هزاره جات به امان الله خان وفادار بودند(بیشتر به این خاطر که یک تن از برادران امان الله خان را مادر هزاره بود). در مدت شش ماه از مارس الی اگوست سال 1929، نیروی دو هزار نفری هزاره جات، کوتل «اونی» را به روی قوای امیر حبیب الله کلکانی بستند و چند حمله را در غزنی علیه نیرو های دولتی سازمان دادند. هزاره ها که از مظلوم ترین قشر جامعهء افغانستان محسوب می شدند، اولاً چنین عملی را از نادانی و جهل مرتکب شدند که مصداقش را در تاریخ افغانستان بار ها و حتی در زمان حکومت استاد ربانی، تکرار کرده اند.» (همان، ص 40)

فکر می کنم بی نیاز از تبصره، خواننده ی افغان متوجه شده باشد که شوونیسم منفور یک اقلیت قومی، حتی در قرون بیست و بیست یک نیز هیچ علاقه ای به ابعاد تاریخ ندارد. از عوامل مهم دفاع جامعه ی هزاره از شاه امان الله، محبت بی پایان او به این مردم و اهدای آزادی هایی بود که شاه افغان تا اخیر به آن ها پابند ماند. در همان زمان نیز روشنفکری جامعه ی هزاره به قدری متبلور است که در کتاب تذکر الانقلاب» علامه کاتب، خوانش انتقادی یک حاکمیت منفور فقر فرهنگی، آنان را بیش از همه از حبیب الله کلکانی دور می ساخت.

خطاب نادانی و جهل به جامعه ی هزاره ما که بعداً از قربانیان شوونیسم تاجکی در ارتجاع دوم نیز بودند، منشه از گرایش های فارسیستی دارد. پشتون، عرب، ترک و هزاره که در فارسیسم هر کدام با مشخصات پان ها تعریف می شوند، محاسبات فارسی زبان را برهم می زنند. بنا بر این کینه با آن ها افرون بر ریشه های تاریخی(سیطره بر فارس) عناصر مخل ضد فارسی وانمود می شود. جالب تر این که شوونیسم تاجک همیشه سعی کرده است هزاره گان را به نام فارسی زبان با خود متحد کند؛ اما قضاوت های زشت آنان در قبال مردم هزاره از گذشته تا کنون، هرگز پوشیده نمانده اند.

متاسفانه در خیانت توهین ها و تحریف تاریخ امانی، تعدادی به نام روشنفکر نیز سهم گرفته اند که بیشتر با شمایل ستمی گری، شناخته می شوند. شاه امان الله، چنانی که یک زعیم ملی است، یک روشنفکر پشتون شمرده می شود. الگوی شخصیتی او همانند سایر بزرگان پشتون که هم مرد شمشیر و هم مرد قلم بودند، بیش از همه تابو های غیر پشتون را زیر سوال می برند که هرچند با مشروعیت حتی بدترین های آنان(پس از هفت و هشت ثور) همچنان به کشور خیانت می کنند، اما واقعیت این که همه یک سره بی سواد، خائن و وابسته بودند/ استند، در واقع گذشته های گذشته گان قبل از هفت ثور را تبرئه می کنند که افغانستان با تمام دار و ندار سیاسی، فرهنگی، عمرانی و وجاهت بین المللی، میراث حکومتداری آنان است. این که پس از هفت ثور، چه قدر موفق بوده ایم، چهل سال بحران بی پایان، روی هرچه منتقد قبل از هفت ثور باشد را سیاه می سازد.

چنانی که یادآوری کردم، افزون بر هراس از وخامت اوضاع افغانستان که می تواند اخوانیسم آسیای میانه را تحریک کند، جاذبه ی ناچیز زنده گی در تاجکستان، از هاریت شوونیسم رسمی آن می کاهد؛ زیرا بی پشتوانه نمی تواند توسعه یابد. نویسنده ی کتاب «حماسهء رادمردان...» نیز از سال هاست که در ایران زنده گی می کند. در کنار دلایل مختلف، فقر اقتصادی تاجکستان، بیش از 4 میلیون مردم این کشور را روانه ی بازار کار روسیه ساخته است.

You have no rights to post comments

بیرق ملی افغانستان

afghanistan

image 006 image 006 image 006

ساینس ، طب و معلومات علمی

حقیقت در یوتیوب

youtube

الحاج محمد شاه پيمان

salim abed paiman 200

Bilexperten i Tyresö AB

bilxeperten AB 2019 200A

جنتری ، کلیزه یا تقویم سال ۱۴۰۲

مرکز کتاب نویسی پیمان

په پيښور کښي د ضا خېل په مدرسه

آشپزی افغانی

dast pukht afghani 180

!آدرس و شماره های تماس تمامی سفارتخانه ها مقیم کابل

سفارت افغانستان مقیم سویدن

Anmasad 200

آشپزی افغانی و غذا های لذیز افغانی

تاریخی، سیاسی، فرهنګی ، کلتوری او اجتماعی کتابونه

تلویزیون آشنا

daritvplayer

نماز ستون دین

Namaz Ston Din 1 200

د آشنا تلویزیون وروستی خپرونه

player240

مرحوم داکتر عزیزالله لودین

dr. azizullah lodin 200

ښاغلۍ محمد رسول باوری

bawari 200

استاد شاه محمود محمود

Ustad Shah Mahmood Mahmood 200

د ارګ تاریخچه

باغ بابر

پښتانه اصلاً څوک دي ؟

فال حافظ

hafez copy

سه هزار سال دروغ درتاریخ ایران

Tamuli Dar Bonyan Jalyat 200

Saraji Atal سراجی اتل

سمیع الله تړون

د لسم ټولګيو زده کوونکو د پام وړخبرتيا

د یولسم ټولګيو زده کوونکو دپام وړ خبرتيا

Rates widget

!د دولسم ټولګي زده کوونکو دپام وړ خبرتيا

!بیستمین سالروز پیروزی مجاهدین بر همه مبارک باد

پرویز شگیوال

Currency Converter

شعر پښتو

برنج گل لاله

loga

شرکت حسابداری الیاس

Elias S

ښاغلی سمیع الله تړون

Samiullah Taron 200

ننگرهار مشاعره

ښاغلی سنګر مل عارفزی

ویدیو کلپ کارتون برای اطفال خورد سال

Statistics

سیستم عامل
FreeBSD
پی اچ پی
8.1.20
MySQLi
10.6.14-MariaDB-log
زمان
06:45
ذخیره ساز
فعال شده
Gzip
غیر فعال
کاربران
1
مطالب
2080
نمایش تعداد مطالب
7663760

اخبار جدید

تاریخچه مختصر بچه سقاو

د افغان - انګرېز درې جګړې د انځور په ژبه

پښتانه پر څوسترو ښاخونو ویشل شوي دي ؟

Copyright © 2017. All Rights Reserved www.haqiqat.se حقیقت

Innehållsansvarig: Mohammad Shah Paiman, 076- 428 98 78 - e-post: abed_salim@hotmail.com www.haqiqat.se All Rights Reserved.