Home خانه
غزل
غزل
حیات الله بخشی
باورم کن همچو جانم دوست می دارم ترا
جان چه باشد بیش از آنم دوست می دارم ترا
با همه عصیان عشق و با همه حجم گنه
نازنینم مهربانم دوست می دارم ترا
گر به دارم می کشاند یا به زندان عشق تو
این چنین و آن چنانم دوست می دارم ترا
در محیط این غمستان تا به عشقت زنده ام
ای توانم تا توانم دوست می دارم ترا
در رهت جان می سپارم بر سرت سر می دهم
بیش تر از دیگرانم دوست می دارم ترا
زنده گی شرطی نباشد بخشیت را در جهان
گر بمانم یا نمانم، دوست می دارم ترا