Home خانه
د سولې خبرې؛ ولسمشر غني ولې ناهيلی دی؟
د سولې خبرې؛ ولسمشر غني ولې ناهيلی دی؟
په داسې حال کې چې په قطر کې د طالب استازو او امریکايي پلاوي ترمنځ د سولې خبرې شپږمې ورځې ته وغځېدې؛ دلته په کور دننه يې په اړه بېلابېل غبرګونونه پارېدلي. په عامو خلکو کې د پخوا په پرتله دغو خبرو ته هيله مندي پېدا شوې ده خو سياسيون يې په اړه بېلابېل نظرونه لري. افغان ولسمشر غني ويلي چې په دوحه کې د افغان حکومت د استازو په نه شتون کې د طالبانو او امریکا خبرې به بې پايلې پايته ورسيږي. ملي شورا هم په دوحه کې دغو خبرو ته چندان هيله مندي نه لري. ملي شورا وايې دغو خبرو به هله مثبته پایله درلودلی وای چې د افغانانو د رضایت او غوښتنو سره سمې ترسره شوې وای.
!تفسیر «احمد» در کتابخانه بیت المقدس
تفسیر «احمد» در کتابخانه بیت المقدس!
امین الدین « سعیدی ـ سعید افغانی »
مسجد اقصی (مسجدالاقصیٰ) از جمله اماکن بسیار مقدس و اولین قبلهء مسلمانان بود که درشهر بیت المقدس موقعیت دارد. این مکان تاریخی ودینی، توسط حضرت داوؤد علیه السلام اساس گذاشته شد وبعد توسط حضرت سلیمان علیه السلام به اکمال خودرسید .
رسول الله صلی الله علیه وسلم ۱۷ ماه بعد از هجرت به مدینه به سمت این مسجد نماز گذراند وقبل از یک سال از هجرت خویش از مکه به مدینه (۶۲۱ میلادی)، از این مسجد به معراج رفت.
این مسجد تا به سالهای ۱۵ هجری بحیث کلیسا مورد استفاده قرار میگرفت، ولی با فتح این سرزمین در عصرخلافت امیر المومنین حضرت عمر (رض) تبدیل به مسجد شد. این مسجد بارها مورد تجدید بنا واقع شده است، از جمله در عهد عبدالملک مروان نیز تجدید بنا شده است.
صفورا؛ زندگی خود را در قمار باخت
صفورا؛ زندگی خود را در قمار باخت
صالحه محک یادگار
یاداشت یک خبر نگار:
بعد از تا و بالا دویدن و طى مراحل و یک سلسله کاغذ پرانىها مؤفق شدم از مقاماهای مسئول اجازه دریافت کنم که روانه زندان پلچرخى شوم و از بخش زنان زندانى گزارش تهیه کنم.
در مقابل در وازه بزرگ و فلزى پلچرخى، پهرهدار مانع ورودم بداخل زندان شد. با صداى جدى گفت: بخیر! همشیره کى را کار دارى؟ من مکتوب مهر شده را برایش نشان دادم و گفتم من خبر نگار هستم.
هنوز حرفم تمام نشده بود که با صداى جدى و خشن گفت: قوماندان صاحب اجازه نمیدهد. به صداى نرم و ملایم گفتم ؛ شما یک بار این مکتوب را برای قوماندان تان نشان بدهید حتماً مرا بداخل اجازه میدهد .
گفت: ورود شما در داخل منع است. هردو جر و بحث داشتیم که خوشبختانه گذر قوماندان از نزدیک دروازه باعث شد که قوماندان شخصاً بعد از مطالعه مکتوب مرا بداخل راه بدهد.
انتقاد يا هتاكي و بي حرمتي؟
انتقاد يا هتاكي و بي حرمتي؟
مصطفی عمرزی
بررسي و تدقیق آثار و آن چه پيرامون پشتون های افغانستان نوشته اند و بخش عمده ي غير پشتوني نيز دارد، براي كساني كه به درستي به ماهيت جريان هاي غير مردمي تنظیم های وابسته به بیگانه، آگاهي دارند، پوشيده نمانده است. بخش عمده ي محتواي اين پرداخته ها در جايي كه انتقاد ناميده مي شود، هرگز و به هيچ صورت، مقوله ي انتقاد را افاده نمي كند.
در واقع فشار های ناشي از دشنام و فحاشي كه نقد می نامند، بيشتر براي جلوگيري از رويكردي نیز است كه اكنون چه بخواهند و چه نخواهند، جامعه ي فرهنگي ما و جناح هاي بي طرف را تشويق می کنند ضمن روشنگري بر كردار زشت، با استفاده از ابزار عداوت، اما با اين تفاوت كه نقد ما، فحاشي و دشنام را مجاز نمی داند، همان گونه كه ساير تعصبات را نفی می کند، در مقام تحفظ ارزش های خویش بكوشيم. بنابراین، اندیشه ی تحفظ ملی و تباری، مردم ما را دچار عصبیت مثبت می کند تا هزار برابر بيشتر در تبارز و الگوسازی فرهنگ ها و ارزش های خویش مصمم بمانند. خوشبختانه عملکرد منفی مخالفان، بهترين شناسه ی ابعادي شده است كه ما را متوجه می کند، با چه كساني مواجه استيم!
جامعه و مسووليت هاي فرهنگي
جامعه و مسووليت هاي فرهنگي
نوشته ی محمد اسماعیل یون
برگردان از پشتو به دری: مصطفی عمرزی
سرنوشت و حیات جامعه ي افغاني، چنین رقم خورده اند تا تمام تاريخ آن ها از جنگ ها، فراز و نشيب، آشوب ها و منازعات انباشته باشد. به اثر جبر تاريخي، حتی مدت كوتاهي را یافته نمي توانيم كه افغان ها در آن، نفسي به راحت كشيده باشند، اما ملت ما بر اثر سلایق فرهنگي خويش محبت، استعداد و حس شيفته گي، هرازگاهی که فرصت یافته اند، كاخ هاي زيبا برپا و آراسته اند. اين كه چرا اين كاخ ها به زودي با خاك يكسان شده و به تل هاي ماتم مبدل می شوند، مي توانند در آيينه ي رويداد هاي سياسي كشور به درستی مطالعه شوند.
فارسیسم؛ پدیده ی سیاه
فارسیسم؛ پدیده ی سیاه
(معرفی کتاب بررسی تحلیلی پان فارسیسم)
مصطفی عمرزی
پدیده های فکری پس از پیدایی الفبای آغاز و پایان، در مجموعه ای از مکاتب سیاسی- اجتماعی و فرهنگی شناخته می شوند. مکتب سیاسی «فارسیسم» در یک قرن قبل در جغرافیای همسایه ی ما در یک تحول تاریخی استعماری، از هویت پارس یا فارس در عجایب جعل و جهل ساخته می شود. دگرگونی تاریخی بر محور یک اقلیت گمنام، مستلزم تمهیدات، زمینه ها، اجندا و تاریخی بود که پس از خلقت سیاسی فارس، باید ابعاد معنی آن را در نظر می گرفتند.
فارسیسم از آغاز در بستری به زور استعمار نضج گرفت که در زمینه ی واضح عربی، ترکی، کردی، بلوچی و ده ها هویت قومی تاریخی، به وصله ی ناجور، شباهت می یافت.
جمال الدین افغانی درشهرک یهودی درولایت ابراهیم خلیل الله ـ فلسطین
جمال الدین افغانی درشهرک یهودی درولایت ابراهیم خلیل الله ـ فلسطین
امین الدین «سعیدی ـ سعید افغانی »
ولایت «حبرون» یا « خلیل» از جملهء بزرگترین وزیبا ترین شهر های فلسطینی است، که در نزدیک رود اردن ، در فاصله 30 کلیلو متری جنوب بیت المقدس اولین قبلهء مسلمانان در کشور اسرائيل فعلی موقعیت دارد.
شهر حبرون همچنان درهمسایگی شهر های اورشلیم ، صفاد ، وبحریه طبریه میباشد. «حبرون» معنی ومفهوم رفاقت را میرساند، ونام «الخلیل» اصلاً نام عربی است ، این نام از لقب حضرت ابراهیم (خلیلالله) گرفته شده که آن هم به معنای دوست است. شهر «حبرون » در نزد پیروان همه ای ادیان ابراهیمی از جمله پیروان دین یهودی، پیروان دین مسیحی وپیروان دین مقدس اسلام دارای احترام وعزت خاص می باشد ، واقعآ این شهر از جمال وزیبای خاصی طبعی ودینی برخوردار است. شهر حبرون یا شهر ابراهیم خلیل الله مدفن گاه رجل دینی و پيغمبران ګذشتهء الهی نیز است.
فعلا این شهر عرب مسلمان نشین و یهودی و مسیحی است که به اصطلاح دروازه های درامد این شهر به دوبخش تقسیم گردیده، بخش دروازه درآمد حکومت یهودی، وبخش دروازه حکومت فلسطینی. مطابق آخرین احصایه ها تعداد نفوس این ولایت به 200 هزار تن میرسد.
تاملی در بنیان جعلیات
تاملی در بنیان جعلیات
(معرفی کتاب سه هزار سال دروغ در تاریخ ایران)
مصطفی عمرزی
نیاز های ما برای زدودن آلوده گی های فکری، پیش از آن که با تمرکز بر ایدیالوژی های وارده باشند، گونه ای از ایجابات در تدوین تاریخ افغانستان شده اند. باستانگرایی با تحمیق عمق تاریخی که متاسفانه در رقابت منفی با ایران، از ساخته ها و پرداخته های آن، اکنون مواد اساسنامه های ستمی، ماده و فقره می سازند تا واقعیت افغانستان، در سایه ی جعلیاتی که حتی در 50 سال قبل نیز کمترین تعمیم اجتماعی ندارند و درمانده گی وابسته گان روستایی افغان ستیز از شناخت مدعای آنان برای هژمونی فرهنگی، آشکارایی می دهد.
جنگ و معضلات رواني
جنگ و معضلات رواني
نوشته ی محمد اسماعیل یون
برگردان از پشتو به دری: مصطفی عمرزی
اين مقاله در شماره ي 7 سال نخست نشريه ي «ارمان» (29 دلو سال 1373 ش) در پشاور، منتشر شده است.
پیش از آغاز نبرد ها در افغانستان نیز زمینه ی نبرد رواني، ذهني، عقيده يي و يا عصبي، فراهم شده بودند. در نخستين ساليان دهه ي چهل در كشور، با حمایت مالی نيرو هاي بزرگ، راه را براي خلق دسته هاي سياسي وابسته، هموار می کنند.
وقتی نبرد ها شدت می یابند، قدرت هاي بزرگ، عقب پيروان خويش می ايستند. در گرماگرم جنگ، طرف هاي داخلي و خارجي، هر يك به اندازه ي توان، نقش بازي می کنند. اتحاد شوروي، افزون بر تلفات جاني، نود و پنج ميليارد دالر امریکایی و كشور هاي غربي و دوستان آن ها، شصت و پنج ميليارد دالر امریکایی را براي دوام جنگ در تله گذاشته بودند.
فرزندان يتيم
فرزندان يتيم
صالحه محک یادگار
بر حال زار كودك بيمار زار زار گريستم
شب تا سحر با ديدهء خونبار بار بار گريستم
پدرم در اردو ملى مصروف اجراى وظيفه بود، در خط اول در مقابل دشمن مى جنگيد. روز 24 دلو 1394 روز بسیار خونین و غمبار بود. در این روز 74 تن از افسران و سربازان اردوی ملی را طالبان سيه دل در ولسوالی های سنگین و گرشگ، به شهادت رسانيدند.
آرى در آن روز شوم پدرم با دهها تن ديگر لادرك شد. يكى گفت: طالبان آنها را زندانى ساخته اند و ديگرى گفت نه! همان شب اوبا دهها سر باز و افسر ديگر در زير شكنجه جان هاى شيرين خويش را از دست دادند.
مادرم يكماه منتظر ماند حال و احوال پدرم معلوم نشد، ماه به آخر رسيده بود و غذاى بخور نمير ما روبه خلاصى بود. برادرك هاى دو گانگى ام كه يك سال عمر داشتند هردو به شير خشك ضرورت داشتند، سه خواهر و دو برادرم همه از من كوچكتر بودند. روزى كه پدرم بدست طالبان اسير شد.من نُه سالم پوره شد. پدرم برايم وعده داده بود كه ده ساله شدى برايت يكجوره بوت نو وبكس مكتب مى خرم. آنهم ديگر نشد. پدرم لأدرك شد.
برخورد هاي تند و توهمي
برخورد هاي تند و توهمي
مصطفی عمرزی
گرچه به تكرار ناگزيرم رويداد هاي تاريخي وتلخ گذشته را ادبيات بسازم، اما ارزش اين كار در اين است كه نفس اين رويداد ها، بهتر از آوردن ده ها ايسم و پسوند هاي مكتبي، مفهوم را در ذهن طرف جا مي دهد؛ همانند آن واژه گان، عبارات و مخفف هایی كه بار معنايي زياد دارند، جلو زياده نويسي و توسن قلم را مي گيرند و حوصله ها براي دريافت مسایل، زمانگير نمي شوند.
تجاوز شووري در افغانستان، زمينه را براي آن دسته هاي پشتون ستيز مساعد ساخته است تا با اطمينان از پشتوانه ي نيرو ها و ظرفيت هاي بشري بيگانه نیز در برابر ما، مواضع خصمانه ي توام با آدرس زور، اتخاذ كنند.
عدم توازن در باور های ملی
عدم توازن در باور های ملی
مصطفی عمرزی
در امتداد نقدي كه بر ما وارد مي كنند، در مواردي كه كم نيستند، متوجه شده ام كه مقوله ي منافع ملي را كه در واقع متضمن حفظ جغرافياي افغانستان و ظرفيت هاي بشري موجود آن است، با گونه اي از تحمیق و با وارد كردن ده ها ايسم (ISM) كه هركدام صورت هاي متناقض نماي انديشه هاي انسانی اند و سلایق و تفاسير خويش را از مجراي سفسطفه نیز دنبال مي كنند، وارد بحث و گفت و گو می شوند.
در فضایی كه نگرش و ملموسیت، حذر از سوء تعبیر را بیشتر کرده اند، هرچند پديده هاي سیاسی، زماني كه مستعمل می شوند، به تامین منافع منجر شده اند، اما در جامعه شناسی، وقتی از اخلاقیات عاری باشند، توازن باور های ملی را برهم می زنند.
بازیگر مرکزی تراژیدی 6 جدی
بازیگر مرکزی تراژیدی 6 جدی
نوشته ی محمد اسماعیل یون
برگردان از پشتو به دری: مصطفی عمرزی
یادآوری:اين مقاله در شماره هاي 47 - 48 سال چهارم نشريه ي «وفا» (دهم جدي سال 1374 شمسی)، با نام مستعار «نيازي»، منتشر شده است.
هرجامعه و ملتي، ایام افتخار، شكوه، خوشبختي، بدبختي، غم و ناملايمات دارند. تداعی آن ها در اذهان ملت نقش بسته و از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابند. آشكار است كه رويداد ها علت دارند. افراد و عوامل، باعث به ميان آمدن رويداد ها مي شوند، اما کسانی هم از آن ها می آموزند.
افرادي كه از رهگذر ذهني، فكري، اخلاقي و اجتماعي ناتوان باشند، اما به اعمال بزرگ دست ببرند، نتایج ناهنجارتری به وجود مي آورند. چنين افرادي به عنوان اشخاص منفي، در ذهن مردم حک مي شوند. آنان همیشه باعث تداعی درد ها و زيان هاي وارده بر مردم مانده اند.
قهوه ی تلخ
قهوه ی تلخ
مصطفی عمرزی
تقابل قومی با توجیه اولویت ها و اغراضی که همواره در فرصت های بحران به وجود می آیند، بعضاً گونه ی کار فکری- فرهنگی ما را در عادت صدور ادبیات سیاسی، اما از مدرک خاطر راس زعامت که در پیچیده گی نظم عامه در شرایط متاثر از جنگ و صدور بحران قرار دارد نیز تنوع می دهد. این تنوع از آغاز 7 ثور سال 57 تاکنون به انبوهی هم می ماند که در مرحله ی اوجش در حدود دو دهه ی پسین، به سرحد افتضاح، بی شرمی و دیده درایی رسید.
از بخارایم، اصیلاً تاجکستانیستم
شهروند مشهد و شیراز، ایرانیستم
رستم و سهراب و فردوسی، منم کاخ بلند
رودکیام، جامیام، اشعار خاقانیستم
نان آوران خوردسال
نان آوران خوردسال
صالحه محک یادگار
نيمه روز بود كه چند عسكر حوزه اول امنيتى سر رسيدند. تمام وسايل دستفروشان را بروى جاده پرت كردند و فرياد زده فحش مى دادند كه شما اولاد هاى … صد بار گفته ايم كه در پياده رو ها و در روى جاده هاى عمومى دستفروشى نكنيد.
پاى صبحت يكى از همان سرباز ها نشستم، پرسيدم چرا غريب آزارى مى كنى؟ شما خود مى دانيد كه اين مردم نان آور فاميل هاى خويش هستند. سرباز خيلى عصبانى بود. عرق از سر و رويش جارى بود. رفقايش هم آمدند و به يك صدا گفتند: ما هم تابع امر هستيم، آمرين حوزه بما امر مى كنند كه نگذاريم، مردم بروى جاده ها دست فروشى كنند.
پرسيديم آيا آمرين شما براى دستفروشان جاى مشخص تعين كرده؟ همه خاموش ماندند، يكى از دست فروشان صدا زد بلى! در خارج از شهر جاى كه يك نفر از آن محل عبور نمى كند. آمر حوزه مى خواهد ما در آنجا برويم. ديگرى صدا زد ما بالاى كى و براى كى سواد كنيم؟
کی تو را بدبخت کرد؟
کی تو را بدبخت کرد؟
هارون انصاری
آه آی ای مردان!
ای برادران ای با غیرتان!
ای آنانی که حرف از شرف دارید و بس
هر حرف تان از شریعت، عرف است و بس
اما آن روزی که به نام دوستی و ازدواج
به نام آینده ی نزدیک، رسم و رواج
دامن دختری بیگناه را آلوده کردید
زنده گی اش را تلخ، فامیلش را بی چاره کردید
بعد با دشنام، توهین و تحقیر
بیرون و خیال خود آسوده کردید
د سولې خبرې؛ طالبان ولې له امريکا سره توافق ته نه رسيږي؟
د سولې خبرې؛ طالبان ولې له امريکا سره توافق ته نه رسيږي؟
په داسې حال کې چې د افغانستان د سولې لپاره د امريکا د بهرنيو چارو وزارت ځانګړي استازي په شپږو مياشتو کې د سولې د راوستلو هيله څرګنده کړې ده؛ خو په وروستيو کې د امریکا سيالو هيوادونو ته د طالبانو د سفرونو په نتيجه کې د امریکا او طالبانو تر منځ د سولې په روانو خبرو کې سستي رامنځته شوه. تېره اونۍ وسله والو طالبانو وويل چې که د امریکا حکومت په افغانستان کې د سولې په تړاو خپله تګلاره سمه نه کړي او بېرته هغې اجنډا ته رانه شي چې د دوی په خبره په اړه یې هوکړه شوې وه، دوی به له امریکایانو سره د سولې هر ډول خبرې وځنډوي. د طالبانو هدف له افغانستانه د امريکايې قواوو وتلو په اړه خبرې وې.