Home خانه
اسم مستعار
اسم مستعار
(طنز)
مصطفی عمرزی
در ميان نويسنده گان، شاعران و كساني كه مي نويسند، رسمي معمول است كه به نام اسم مستعار ياد مي شود. چه كسي و در چه زماني آن را اساس گذاشته، آگاهي نداريم یا شايد من نمي دانم.
اسم مستعار يا اسم عاريتي، نامي ست كه اسم حقيقي و تخلص واقعي نویسنده را بازگو نمي كند. استفاده از اين اسم از گذشته ها تاكنون، براي مكتوم ماندن و سري نگه داشتن هويت واقعي نویسنده، معمول بوده است.
علل زيادي نویسنده گان را وامي داشتند براي مكتوم ماندن هويت خود، از اين ترفند، سود جويند. عوامل مختلف سياسي، اجتماعی، فرهنگی و غیره، انسان ها را دچار رفتار غیر عادی ساخته اند. اگر تاریخ را مرور کنیم، خودكامه گي، استبداد و مطلق العناني كه در وجود اميران و سلطان هاي خشن،يك جا شده بودند، انسان ستم ديده، ولي اميدوار را واداشته اند به هيچ صورتي از پا ننشيند. منع اظهار فكر و انديشه در حالي كه ايجاب طرح آن ها براي يك جامعه و یک ملت ضروري بود، کسانی را وامي داشت به گونه ي غیر مستقیم نیز پی فكر و چاره باشند.
فرهنگیان يا قشر بسیار حساس، گروهي اند كه با درک بیشتر، خواسته اند به خاطر آگاهي وانتقاد، اگر عملاً میسر نبود، غیر مستقیم نیز به القاي ذهنيت های عامه بپردازند. در صورتي كه استبداد، مانع آزادی انديشه و بیان است، چه گونه می توان به تعمیم روشنگری هایی پرداخت که از آسیب مستقیم حفظ کنند؟
اشاره به چند رويداد تاريخي مي تواند كمك كند كه چه گونه کسانی ضمن فرار از مجازات، حرف و انديشه ي خود را به اجتماع، منتقل کرده اند. شايد استفاده از ترفند اسم مستعار، از همين اوان آغاز يافته باشد.
پرداختن به ابزار اسم مستعار، صرف به موارد سياسي محدود نشد. در گستره ی ادبيات، فرهنگیان، چه شاعر چه نويسنده، به خاطر روشنگری، از اوصاف و تشبيهات زيادي استفاده کرده اند كه بعضی شبیه اسم مستعار بوده اند.
در افغانستان معاصر، رواج اسم مستعار، بیشتر از آغاز قرن بيستم، شناخته شده است. با رشد جمعيت هاي اصلاح طلب و آزادي خواه، زمينه براي رويارويي هاي مستقیم و غير مستقيم، ميسر مي شود. افغانان به ترفند اسم مستعار، بیشتر متوسل می شوند. در امارت مرحوم امير حبيب الله خان، فرهنگیان آگاه و در راس آنان، علامه محمود طرزي، با جلب توجه امير، نشريه اي را به نام سراج الاخبار افغاني، به نشر می سپارند. در همین مسیر، کاربُرد اسم مستعار با مکتوم ماندن هویت کسانی که روشنگری می کردند، وضاحت می یابد. پريشان، از اسم مستعار هایي ست كه شناخته می شود. مرحوم عبدالهادی داوي با شعر معروف:
«تا به كي اولاد افغان تا به كي
تا به كيهان تا به كيهان تا به كي
كوكوي مرغ سحر آمد به گوش
اين خواب غفلت اي حريفان تا به كي...»
به ترويج آن انديشه هایی آغاز می کند كه با نام حقيقي، شاید او را با مجازات مواجه مي کردند. از آن زمان تاكنون، گزينش اسم مستعار به رسم و سنتي در میان فرهنگیان ما تبديل شده است.
با كنار رفتن ابرهاي اختناق و استبداد كه از كودتاي شهيد داوود تا خاتمه ي حاكميت طالبان دوام آوردند، استفاده از نام ها و اوصاف براي اجتناب از مواجهه ی مستقیم، دچار تنوع شده اند.
به هر حال، حضور جامعه ي جهاني، موقعيت مناسبی را فرآهم آورد تا انديشمندان ما به راحتي بتوانند به اظهار نظر و ابراز بیان بپردازند؛ اما سنتي بودن و مذهبي بودن جامعه، تا اندازه اي به عنوان سد و ملاحظات كشاكش قومي و حزبي در برابر آنان قرار دارند. آن ها در جا هایی حتی باعث تابو مي شوند. بحث هاي آزاد پيرامون مذهب و سنت، هنوز هم مشكل و گريبانگير اند. هنوز توجه بر صورت کلیشه یی اجتماع، سياست، فرهنگ و اقتصاد، زیادی می کند.
تعدادي به دلایل دیگر نیز اسم مستعار دارند. در سطح خانواده ها اسم های لال آغا، دل آغا، شیرآغا برای ذکور، کوکو گل، بی بی گل، شیرین گل که با افزایش سن تغییر می خورند، همچنان شماری به خاطر جنایات، بدی ها و زشتی هایی که کرده اند، اسم مستعار دارند. شاید ایراد بگیرند که آن ها نام ها، القاب یا اوصاف استند، اما من می گویم بسیار چنین نیست.
موتلفان تنظیمی حکومت های کرزی و غنی که در سابق به گونه ای با نام های مستعار شناخته می شدند، مانند کمین چی، چریک، بچه ی قوماندان و غیره، در تقسیم اوقات قدرت، از نام هایی اصلی خود استفاده می کنند. این مسئله باعث شده تا مردم ما بسیار تعجب کنند که آنان، نام های انسانی نیز داشتند.
اگر به عرصه ي فرهنگ، هنر و ادبيات توجه كنيم كه استفاده از استم مستعار، بيشترين كاربرد را دارد، در كنار تداوم ذوق و سليقه، يك نیم رُخ عجيب نمودار می شود. مي دانيد كه فضاي حاكم با خوداختياري هاي زيادي كه فرآهم کرده اند، حيثيت آموزش و اسناد آموزشي را ضرب صفر کرده است. در این راستا، رسانه ها می توانند از بزرگترين و برجسته ترين الگوها باشند. دست اندركاران و صاحبان رسانه ها را اکثراً كساني تشكيل مي دهند كه به طمع اهداف تجاري و حزبي، اين بخش را آلوده می کنند. اين تعداد با تمركز برخواسته هاي مشخص، اصل فعاليت رسانه ها بر اساس تنوير و آگاهي مردم را مشكل يافته اند.
رسانه هاي صوتي و تصويري با صدها مشكل، فقط توانسته اند با استفاده از محصولات خارجي از فرار مخاطب، جلوگيری کنند. رسانه هاي مطبوع، اوج لجن رسانه هایند. در اين گونه ي رسانه ها كه فرصت پخش صوت و تصوير نيست، دست اندركاران بي سواد به پيمانه ي بزرگ، با كاپي از دنیای مجازی كه از لحن نگارش و واژه گان آن ها، دزدي ها واضحاً آشکار هستند و با كم سوادي دست اندركاران، با دست مصحح نيز اصلاح نمي شوند، شیوه ی دیگر استعمال استم مستعار را معمول کرده اند.
در صورت رسوایی اغلاط، اما عامل غلطی به خاطر نام مستعار، شناخته نمی شود. در این سلسله، بعضی به اصطلاح نویسنده گان نیز قرار دارند. این طیف که بیشتر به اثر بی بند و باری عرصه ی فرهنگی به نویسنده گی رو آورده اند، با نام مستعار، خود را وقایه می کنند. یافت نام نویسنده گانی که عرصه ی فرهنگی ما را سیاهکاری کرده اند، آسان نیست. آنان با نام های مستعار، غیب شده اند.
خلاصه ضمن معرفی صنعت اسم مستعار، آگاه شديم كه به خاطر حذر از رسوايي و اتهام نیز آوردن اسم مستعار، وسيله شده است. به اين گونه، بعضی علاقه مندان عرصه ی نویسنده گی کشور که از تمام کمالات آن بی بهره اند، خواسته اند ذوق خود را به اصطلاح مردم «خدايي» بيازمايند. اگر خوب بود كه نور الله نور. اگر بد بود، هیچ کس نمی فهمد.
بنا بر این، وفرت استم مستعار، تنها به خاطر هراس از روشنگری نیست، بل به خاطر شیطنت، فریب کاری، ریا و سوء استفاده هم معمول می باشد.