Home خانه
سی وی انگلیسی
سی وی انگلیسی
مصطفی عمرزی
کتاب «نبرد من» (نوشته ی آدولف هتلر) را خوانده اید؟ با رواج تاریخ سازی های سیاسی و تعمیم نظریه ی مردود آریایی، مجریان سیاست های تبعیض نژادی یا نازی ها را همه می شناسند.
سال ها قبل از این که کتاب «نبرد من» را بخوانم، از دوستان و نزدیکان می شنیدم که هتلر گفته است: اگر سربازم افغان باشد، افسرم ترک و سلاحم ساخت جرمنی، تمام دنیا را اشغال می کنم.» جالب تر از همه، چند گونه بودن این روایت است.
روزی در صفحه ی فیس بوک شبنم ثریا، آوازخوان و رقاصه ی مشهور تاجک که قبل و بعد از حج نیز با هنر و بدنمایی های حجاب و دامن های کوتاه، بیش از هتلر و فلسفه ی آریایی، کسب مخاطب می کند، پُستی را شریک ساخته بودند که با کمی تفاوت، روایت هتلری را دگرگون می کرد. در آن پُست، به جای سرباز افغان، سرباز تاجک به کار رفته بود!؟ تذکار این گفته ی هتلر همواره با ذوق و هیجان نزدیکان و دوستان توام می شد.
در سال های کودکی و نوجوانی، هنوز آن قدر اطلاعات تاریخی نداشتم که اگر اشتباهات نظامی نازی ها نمی بود و هتلر با نادیده گرفتن بهترین نظامیان آلمان، مدیریت سیاسی خویش را در امور نظامی دخیل نمی کرد، بیش از 11 میلیون سرباز آلمانی که با بهترین تجهیزات نظامی زمان خویش مجهز بودند، بی نیاز از همه می توانستند تاریخ جهان را دگرگون کنند.
کتاب «نبرد من»، نوشته های هتلر در هنگام زندان است. او زمانی که می خواست این کتاب را نشر کند، نام آن را «خاطرات زندان» گذاشته بود، اما به سفارش جوزف گوبلز که از نوابغ تبلیغات و بعداً در حکومت نازی ها، وزیر تبلیغات می شود، نام «نبرد من» را انتخاب می کند. من این کتاب را خوانده ام. تقریباً چیز جالبی ندارد. روایت زنده گی کودکی و نوجوانی، سال های جنگ و چند تیوری نژادی، اما یگانه نکته ای که در این کتاب، توجه ام را جلب کرد، انتقاد هتلر بر سیستم معارف آلمانِ قبل از نازی ها بود.
با کاهش و پایان سیطره ی استعماری فرانسه در جهان، از رواج زبان فرانسوی نیز کاسته می شود. قبل از زبان انگلیسی، زبان فرانسوی، زبان بین المللی بود. زبان فرانسوی که با داشتن ادبیات و بزرگان جهانی هنوز هم زبان مشهور است، قبل از حکومت نازی ها در آلمان، زبان اجباری تحصیلی بود.
هتلر در کتاب «نبرد من»، استدلال می کند که تمام مردم آلمان، هیچ نیازی به کسب زبان فرانسوی نداشتند. منطق استفاده در روابط خارجی و فرهنگی، محدوده ی بسیار کوچکی دارد. به این دلیل، عامه ی مردم آلمان که در زنده گی روزمره از فرهنگ های خودشان استفاده می کردند، به زبان فرانسوی نیاز زیادی نداشتند. در واقع پس از پایان تحصیل که کثرت استعمال تمام اندوخته ها میسر نمی شود، فراموشی، بخشی از زحمت هایی را هدر می دهد که در هنگام آموزش های جبری، متحمل می شویم.
باری قصه کرده ام که بر اثر اصرار بزرگان که باید در سیستم حکومتی باشم، ناچار به یکی از نزدیکان رییس جمهور، سی وی دادم. در ملاقاتی که در منزل مسکونی او واقع شد، با ملاحظه ی معرفی نامه (سی وی) و پُر رنگی تحصیل، تجربه و کار های رسانه یی و فرهنگی دری و مایل به پشتو در آن، اما کمی شرمگین اضافه کرد که رییس صاحب، سی وی انگلیسی را خوش دارد!
وزیر تجارت افغانستان با ندانستن های زبان رسمی دری افغانی و پشتو، باعث خشم، عصبانیت و حتی مسخره گی شده است. نزدیکان فولش رییس دولت (فولبرایت ها)، اعضای خانواده و افراد بی تجربه ای که از کنج و کنار کافه ها و همه جای خارج، در سیستم فقط با مزیت زبان انگلیسی استخدام شده اند، همه و همه به بی زاری بیشتر مردم از حکومتی انجامیده اند که اگر عدم دقت، مجال شان کاذب نبخشد، می شود گفت حکومت داکتر غنی با مردم و جامعه ی ما بسیار ناآشناست.
منطق اعتراض کتاب «نبرد من» بر زبان های بیگانه را جلو هموطنان، قرار داده ام. با این همه ادعا و گویا میل فرهنگی داخلی، نیاز های ما به زبان انگلیسی، البته در زمینه ی زنده گی اجتماعی، فرهنگی، افغانی، قومی و خلاصه روزمره را تعیین کنید!